۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

Remember Me

هستم، همینجام، امروز فردا داره اما هستم، صدای پیانو داره مغزم رو جلا می ده، می خوام باشم تا ببینم کی به کجا می رسه ، می خوام ببینم که آخر این قصۀ سبز چه رنگیه، می ایستم تا ببینم، صدا های بی صدا گوشام رو کر می کنه، خیلی چاکریم خدا، که ما رو نهادی اینجا تا این قصه رو ببینیم، جمعه روز خوبیه ، خودت می دونی چی میگم
مثل زدن یک تیک توی باکس Remember me وقتی می خوایی به یه جای خودمونی وارد بشی که یادش بمونه تو اینجا هستی
پس یادت نره

۱ نظر:

ناشناس گفت...

remember me...